سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مؤمن خود را از دنیا خالی کند، والا گردد وشیرینی دوستیِ خدا را دریابد و از نظر اهل دنیا، گویی دیوانه به شمار آید؛ حال آن که شیرینیِ دوستی خدا، با آن مردم درآمیخته است و در نتیجه، به غیر از او نمی پردازند.با خودم را از دل هایشان برخواهم کَند . [امام صادق علیه السلام]
اصولگرا

منشور شوراها در جمهوری اسلامی ایران
عدالت هیچ گاه تبصره نمی خورد

روز نوزده اسفند سال 81 چند روز پس از انتخابات دور دوم شوراهای اسلامی شهر وروستا، منتخبان شورای تهران به همراه دکتر احمدی نژاد (رئیس وقت ستاد انتخاباتی آبادگران) با حضرت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری دیدار کردند. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در این دیدار بیاناتی را ابراز داشتند که می توان آن را منشور و دستورالعمل شوراها و شهرداری در جمهوری اسلامی ایران دانست. متن کامل سخنان رهبر انقلاب برای اولین بار از سوی رجانیوز منتشر می شود.


بسم الله الرحمن الرحیم
اولاً به همه ی شما برادران و خواهران عزیزی که تشریف آورده اید، خوش آمد عرض می کنم، ثانیاً موفقیتی را که در جلب اعتماد مردم کسب کرده اید، به شما تبریک می گویم. ان شاءالله بتوانید با عمل صالح و انجام دادن وظایف خود، این اعتماد را روز افزون و مردم را از این انتخاب خوشحال کنید. یک مطلب راجع به مجموعه ی شوراها در سرتاسر کشور است- نه فقط شورای شهر تهران- یک مطلب هم در خصوص شورای شهر تهران است.
 ما امیدوار هستیم که تشکیل شوراهای جدید در سرتاسر کشور، شروعی برای یک مسابقه ی خدمت رسانی به مردم باشد؛ چون اصل این شوراها برای خدمت رسانی است؛ کما اینکه هدف و غایت نهایی و عالی همه ی نهادهای جمهوری اسلامی عبارت است از خدمت رساندن به مردم؛ منتها تفاوتش این است که بعضی از نهادها مثل شورای شهر و دستگاه شهرداری و امثال اینها تماس نزدیکتری با مردم دارند. وزارتخانه ها تا به بدنه ی مردم برسند، فاصله می خورند؛ لیکن شماها با مردم ارتباط مستقیم و با کارهای روزمره ی مردم سروکار دارید. لذاست که شأن خدمتگزاری و جدیت و تلاش در امر خدمت و در واقع رقابت برای خدمت رسانی، برای شوراهای شهر یک کار فوری تر و مهمتراست.

حقیقت این است که در سطح کشور رقابت اصلی باید عبارت باشد از رقابت خدمت رساندن به مردم. بقیه ی رقابتهایی که وجود دارد- رقابتهای سیاسی وشبه سیاسی و امثال اینها- محتوا ندارد؛ در واقع بهانه یی برای برخی از مقاصد دیگر است، یا خالی از محتواست. عمده ی آنچه که مهم است و می تواند جریانها و افراد را در نظر مردم تمیز بدهد، عبارت است از رقابت در خدمت به مردم، این رقابت را باید به رسمیت شناخت و برای آن کار کرد.
شما برادران و خواهرانی که در شوراهی مختلف- از جمله شورای شهر تهران- انتخاب شده اید، غالباً به عنوان افراد ارزشی شناخته شده اید؛ که این برای هرکس که به ارزشهای اسلامی و انقلابی و اصیل پایبند باشد، مدح بزرگی است. به نظر من امروز یکی از بالاترین ارزشها- یا شاید بشود گفت بالاترین ارزشها- خدمت کردن به مردن است؛ هیچ ارزشی از این بالاتر نیست. در اسلام هم همینطور است. وقتی انسان در روایات و مبانی و اصول مذهبی به ملاک و عیار نگاه می کند، آنچه در درجه ی اول اهمیت قرار می گیرد، این است که انسان برای دیگران نافع باشد؛ «خیرالناس انفعهم للناس»، بهترین مردم کسی است که برای مردم نافع باشد. ببینید نفع مردم در حوزه ی کار شما چیست؛ آن را دنبال کنید. چیزهایی که نفع مردم در آنها نیست- حالا اگر نگوییم برای مردم دردسر و ملالت و دلسردی و دغدغه و دلهره می آفریند، حداقل این است که به حال مردم فایده یی ندارد- شوراها مطلقاً دنبال آنها نروند.

نکته یی که بخصوص در باب شهرداری مهم است، این است: مجموعه یی که در کار خدمات شهری هستند- چه شوراهای شهر، چه شهرداریها- در درجه ی اول باید امانتدار رأی و اعتماد مردم و در درجه ی دوم امانتدار مال و محیط زندگی و درواقع نوامیس مردم باشند. شهرداری های کارهای فرهنگی و معنوی هم می کنند؛ اما امنیت اخلاقی و امنیت در محیط زندگی در حد وظایف شهرداریها بر عهده ی شماست که باید در این زمینه به معنای واقعی کلمه امانتدار باشید.
در امانتداری، هیچ ملاحظه ی سیاسی نکنید. یکی از قلمهای مهم امانتداری رأی مردم این است که شهردار خوب انتخاب کنید؛ این مصداق کامل امانتداری مردم است. در همه جا- چه در تهران و چه در شهرهای دیگر- برای انتخاب شهردارها انگیزه ها و تمایلاتی برای فشار آوردن وجوددارد که هر آدم ذی نفوذ و هر جریانی تمایلی به یک جهت و طرفی دارد. این فشارها نباید در رأی و انتخاب شما تأثیر بگذارد؛ نگاه کنید ببینید چه کسی برای این کار مناسب است، او را انتخاب کنید؛ این مصداق کامل امانتداری است که می تواند به معنای واقعی کلمه استیفای حقوق مردم بکند.
توجه داشته باشید که رابطه ی مردم با شهرداریها، چندان حسنه نیست. البته نمی گوییم در همه جا این طور است- بعضی جاها انصافاً شهرداریها خدمت کرده اند- اما در بسیاری از جاها شهرداریهای مظهر کاغذبازی و اذیت کردن با اعصاب و وقت مردم شناخته شده اند. ما در نظام اسلامی و جمهوری اسلامی باید طوری عمل کنیم که شهردار از نظر مردم مطمئن ترین و امین ترین فرد به حساب بیاید؛ بدانند به آدمی که در امر اداره ی شهرستان اعتماد می کنند، امین و مطمئن است.

به نظر من در شهردارانی که انتخاب می کنید، چند چیز خیلی مهم است: در درجه ی اول، لیاقت و کفایت لازم است؛ افرادی باشند که عرضه ی این کار را داشته باشند و بتوانند بارهای سنگینی را بر دوش بگیرند؛ آدمهای ضعیفی نباشند که نمیتوانند کارها را پیش ببرند. در کنار این لیاقت و کفایت، صلاح وپاکدستی مورد نظر است. اگر کسی با لیاقت باشد، اما متدین و صالح و باگذشت از انگیزه های مادی نباشد، لیاقت او به ضرر تمام خواهد شد. هرچه آدم ناباب تر لایق تر باشد، بهتر می تواند از راههای نامشروع برای خود یا برای کسانی که خودش می خواهد، کسب درآمد کند. بنابراین تدین و امانت و پاکدامنی هم در شهردارانی که در سراسر کشور انتخاب می شوند، یک شرط بسیار لازم است.
شرط بعدی، شجاعت است. شهردارانی که انتخاب می شوند، باید مردمان شجاعی باشند. بعضی اوقات شهرداری باید کاری را انجام دهد که با جوسازیهایی مواجه خواهد شد. وقتی شوراها کار صحیح را تشخیص دادند و بناشد شهردار آن کار را بکند، آن را با شجاعت انجام دهد. قرآن می فرماید: «وشاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله»؛ مشورتت را بکن؛ اما وقتی به نتیجه رسیدی و عزم کردی، به خدا توکل کن؛ یعنی منتظر هیچ چیز دیگر نباش. اگر برخی از ملاحظات در کار شهرداران راه پیدا کند، کارها متوقف خواهد ماند.

نکته ی دیگری که در خصوص شهرداران لازم است، این است که هم خودشان مردمان ساده زیست و دارای انضباط مالی در امورشان باشند، هم به قشرها و طبقات محروم توجه ویژه داشته باشند. شما ملاحظه می کنید ببینید خدمات شهری- بخصوص در شهرهای بزرگ- بیشتر به سمت چه کسانی جاری می شود. ما خیلی از شهرهای بزرگ را می شنسیم که خدمات شهری در آنها برای طبقات محرومی که در محلات به اصطلاح پایین شهر زندگی می کنند، بمراتب کمتر از خدمات شهری در محیطهای مرفه است. اگر، هم شما وهم شهرداران اهتمام مضاعف خود را روی قشرها و محلات محروم بگذارید، شاید این دو قشر به طور متعادل به همه برسد، والا اگر یک اندازه هم بخواهید تقسیم کنید، باز به آنها بیشتر می رسد تا به اینها. اعتقاد جازم و راسخ بنده، هم در مورد شهردارها و هم در خصوص شوراها این است که باید از اول اهتمام بورزند بر این که قشرهای محروم توجه کنند. خود ایت طبعاً در رفتار شخص شهردار و مسئولان شورای شهر هم باید اثربگذارد و جلوی خرجها و پیرایه ها و سفرهای زیادی را بگیرد.

ما در دوره ی گذشته ی شوراها شنیدیم بعضی از شهردارها به مناسبت این که مثلاً از فلان شورای شهر در فلان کشور بازدید کنند، به سفرهای خارجی ای می رفتند که در واقع هیچ معنا و مفهومی نداشت. این گونه سفرها جز این که برای بیت امال خرجی درست کند و افراد پولی صرف کنند،   فایده ی دیگری ندارد. البته من نمی خواهم این کار را عموماً نفی کنم؛ شاید یک وقت چنین چیزی لازم بشود، لیکن غالباً این سفرها و امثال این کارها و بعضی از پیرایه های تجملی و حقوقهای گزاف و درآمدهای آن چنانی، واقعاً خلاف عدل است.

ما باید در تمام حالات در کشور و نظام جمهوری اسلامی یک پرچم را سردست داشته باشیم و آن، پرچم عدالت است. عدالت چیزی است که برخلاف ارزشهای دیگر، در هیچ زمانی و تحت هیچ شرایطی تخصیص نمی خورد. گاهی اوقات ممکن است ارزشهای دیگر تحت تأثیر شرایط و زمان قرار بگیرند و در آنها محدودیتهایی به وجود بیاید و در واقع تبصره بخورند؛ اما عدالت هیچ وقت تبصره نمی خورد؛ یعنی همیشه باید عدالت را رعایت کرد. بنابراین سعی کنید ان شاءالله ساده زیستی و بهره ی کم گرفتن و سود زیاد دادن را واقعاً شعار خودتان قرار دهید. کما اینکه من با توجه به سوابقی که از بعضی دوستان این شورا و بعضی شوراهای دیگر دارم، همین را انشاءالله تأیید می کند.

نکته ی دیگر این است که کار را سریع شروع کنید. البته کار رسمی شما علی الظاهر یکی دوماه دیگر شروع خواهد شد. اولین فرصتی که برای کار به دست می آید- کما اینکه الآن هم فرصت برخی از کارها را دارید- کار را شروع کنید و آن را به تعویق نیندازید. این عادت در بعضی  وجوددارد که اگر مثلاً دوسال برای یک کار به آنها وقت داده می شود، می گویند حالا دو سه سال وقت داریم؛ دو سه ماه اول که چیزی نیست. در حالی که نه، دو سه ماه اول را نمی شود گفت چیزی نیست؛ حتی دو سه روز اول را هم نمی شود گفت چیزی نیست؛ باید از همان روز اول کار شروع کرد.
ان شاءالله وقتی وارد میدان کار شدید، خواهید دید کار خیلی سنگین و خیلی زیاد است. آنطور که من در شرح حال دوستان ملاحظه کردم، بسیاری از شماها خودتان متخصص و در امور شهری وارد هستید و در این زمینه ها تحصیلات و یا تحقیقات دارید، این فرصت خیلی خوب و مغتنمی است؛ لیکن باید از همان روز اول کار را شروع کرد و می دانید که کار خیلی مهم است.

نکته ی آخر که درباره ی همه شوراهای شهر و شهرداریها عرض می کنم، این است که کار را بسیجی انجام دهید. معیار کار بسیجی، خیلی والا و بالا است. البته بسیجی فقط به معنای این نیست که انسان چفیه به گردنش بیندازد؛ صرف این آدم را بسیجی نمی کند. یادتان بیاید خیلی از شماها در جبهه بوده اید و می دانید معنای بسیجی حرکت کردن و عمل کردن چیست. بسیجی وقتی مثلاً می خواهد وارد میدان مین بشود، نه خودنمایی می کند، نه ملاحظه ی حرف این و آن را می کند؛ فقط ملاحظه ی تکلیفی را می کند که آن را احساس کرده و می خواهد با شجاعت و فداکاری آن را انجام دهد. کار بسیجی را نباید به کار غیرعلمی تفسیر کرد؛ این ظلم به بسیجی است. امروز بسیاری از متخصصان طراز اول کشور ما در بخشهای مختلف بسیجی اند و واقعاً بسیجی عمل می کنند؛ ما این را داریم در رشته های گوناگون علمی می بینیم.
الآن ظریف ترین و عالی ترین تحقیقاتی که در بخشهای مختلف می شود و من هم بعضی را از نزدیک اطلاع دارم، آدمهای بسیجی دارند انجام می دهند. همیشه سفارش من به دولت و سایر مسئولان این بوده است که اگر کار بسیجی انجام دادید- یعنی بی توقع، بدون درنگ و با حس فداکاری و آمادگی برای خدمت بدون تمایل به خودنمایی، رضای الهی را درنظرگرفتن و محض خدمت، کار را انجام دادن- همه ی مشکلات در نقاط مختلف کشور به تدریج حل خواهد شد. البته ما انتظار نداریم مشکلات یک شبه زود حل شود یا حتماً در دوران مسئولیت شما حل شود؛ چون بعضی از مشکلات شهرها ممکن است خیلی سنگین باشد؛ منتها وقتی کار شروع شد و به جریان افتاد، مردم آن را حس می کنند.

و اما آنچه در خصوص شورای شهر تهران می خواهم عرض بکنم: تهران به تنهایی مثل یک کشور می ماند؛ یعنی شورای شهر و شهرداری تهران را باید واقعاً یک امر بسیار مهم شمرد؛ چون تهران، هم شهر بزرگی است، هم- همانطور که اشاره کردند- مرکز توجه ملتها و علاقه مندان و دوستداران و دشمنان جمهوری اسلامی و مرکز توجه همه است. اگر بشود این شهر را خوب اداره کرد، خوب ساخت و خوب توسعه داد، یک الگوی عملی برای نظام اسلامی خواهد بود. شما واقعاً می توانید یک نمونه ی عملی از مجموعه ی نظام را جلوی چشم مردم بگذارید و آن را نشان دهید؛ مثل یک ماکت که انسان آن را می گذارد و نشان می دهد. بنابراین شورای شهر تهران را خیلی مهم به حساب بیاورید.

درتهران مشکلات فراوانی وجود دارد و یعضی از این مشکلات عمیق است؛ مشکلاتی نیست که اینها را فقط شهرداری ها بتوانند حل کنند. بسیاری از این مشکلات به دولت و مجلس و دستگاه قضایی و نیروی انتظامی و دیگر سازمان ها و همچنین به مسائل عمومی و مسائل اقتصادی کشور هم ارتباط دارد. توقع ما این نیست که شورای شهر تهران بتواند همه یا این مشکلات را حل کند، منتها آنچه به نظرم می رسد، این است که بنشینید مشکلات را اولویت بندی کنید؛ ببنید کدامیک از آنها دارای یکی از این دو خصوصیتی است که عرض می کنم. هر مشکلی که یکی از دو خصوصیت را داشته باشد، باید حل آن را جلو انداخت؛ یکی این که مشکل، حاد و برای مردم فوریت داشته باشد؛ دوم مشکلی که مشکلات دیگر از آن زاییده می شود؛ مثل توسعه ی جغرافیایی شهر تهران. آدم وقتی صبحها به کوههای شمال تهران می رود، هرچند وقت یک بار ناگهان می بیند در قسمتی، تپه و کوه به آهن تبدیل شده است! ارتفاعات تهران اصلاً جای ساخت و ساز زندگی کردن نیست وانسان از دیدن این وضعیت حیرت می کند. این ساخت و سازها مشکلات فراوانی برای رفت و آمد به وجود می آورد، اما می بینیم همین طور رفته اند و ساخته اند. من حتی این موارد را به یکی دوشهردار قبلی هم تذکرداده ام و باید بالاخره اقدام می شد؛ ولی من ندیدم در این زمینه یک اقدام جدی صورت بگیرد. یا مثلاً ما همیشه از جایی عبور می کردیم و می دیدیم باغ و درخت است؛ دفعه ی بعد که عبور می کردیم، می دیدیم باغ نیست و خاک ریخته اند! یعنی با ریختن خاک، درختها را خفه کرده اند! حتی زحمت کندن درختان را هم به خودشان نداده اند! در جایی کوه را روی منطقه یی سرازیر کرده وخاک را بالا آورده بودند برای این که بشود آن راجا را ساخت! انسان واقعاً حیرت می کند که با چه منطقی این کارها دارد صورت می گیرد. وقتی به شرق تهران می روید، می بینید شهر امتداد پیدا کرده است. وقتی به طرف غرب تهران می روید، همین وضعیت را می بینید. اینها مشکلاتی است که خیلی از مشکلات دیگر از آن زاییده می شود.
یعضی دیگر از مشکلات، فوتی و فوری و حاد است، ولو اساسی نیست، اما در زندگی مردم اثر محسوس دارد. بعضی از مشکلات هم وجود دارد که به این شدت و حدت نیست، اما پایه ی بسیاری از مشکلات دیگر است. اینها را در اولویت های خود به حساب بیاورید و با یک نگاه جامع و همه جانبه، شروع به حل تک تک این مشکلات بکنید و پیش بروید.

با مردم حرف بزنید. هم معضلات را به مردم بگویید، هم کارهایی که می کنید. مردم شماها را انتخاب کردند، شهردار را هم شماها انتخاب می کنید؛ که در واقع انتخاب مردم است. شما متعلق به مردم هستید. مردم بدانند که مشکلات شما و کاری که کردید، چیست. صادقانه و منطقی با مردم حرف بزنید- البته بدون جوسازیهای سیاسی- به کسی کار نداشته باشید. این که شورای قبلی و شهردار قبلی ما چه کار کرد، اصلاً نباید در کارها و تبلیغات شما بیاید؛ کاری به کار آنها نداشته باشید؛ بالاخره مرکز و مرجعی برای رسیدگی به کارها ی افراد و سازمانها و اشخاص وجود دارد. اگر وظیفه باشد و لازم بدانند به وظایف عمل کنند، عمل می کنند. شما خود را در خط و جهت مستقیم قرار دهید و حرکت کنید و به مردم بگویید. اگر به مردم گفتید، آنگاه مردم به شما خدمت خواهند کرد.

بعضی از کارها صوری وبی محتواست، که در همه جا نمونه هایی را دیده ایم و دیده اید. کاری صورت می گیرد و به چشم انسان می آید، اما در واقع هیچ محتوا و هیچ فایده یی به حال مردم ندارد؛ این طور کارها را نکنید. به جای این که بخواهید نظر مردم را از طریق کارهای صوری و سطحی و بی منطق و بی ارزش جلب کنید، نظر آنها را اولاً از طریق کار واقعی- که مردم می فهمند- و ثانیاً از راه حرف زدن با مردم جلب کنید. البته نظر متخصصان و کارشناسان را هم در همه ی امور بخواهید. بعضی از معضلات وجود دارد که اگر انسان آنها را با افراد وارد مطرح کند، آنها می توانند به پیشرفت کارها و آسانتر حل شدن آنها کمک کنند.

مراجعات مردم به شهرداری را هم تسهیل کنید. البته این کار مخصوص شما نیست؛ مربوط به همه جای کشور است؛ اما در تهران این مشکل شاید به خاطر تراکم جمعیت و کثرت مراجعات، قدری حادتر باشد. مردم حقیقتاً در مراجعه ی به شهرداری مشکلات متعددی دارند. در مراجعاتی که به دفتر ارتباط مردمی ما می شود- که گاهی فهرست آن را دوستان برای من می آورند- یکی از ستونهای بلند مربوط به شکایت از شهرداری ها و بعضی از سختگیری های بیجا، بعضی از کارهای بی منطق، بعضی از جانبداریهای غلط و بعضی از هزینه های گزاف و کلان و بی منطق است؛ اینهاست که مردم را اذیت می کند. سردوانیدن در ادارات برای یک کار کوچک و مدتها یکی را معطل کردن و آخر هم بعضاً با روشهای نامشروع و غیراخلاقی کار را تمام کردن؛ سعی کنید اینها را ان شاءالله در شهرداری ها ریشه کن کنید. مبارزه ی با فساد که ما مطرح کردیم، بسیط نیست؛ یک امر قابل تجزیه و تقسیم است. به عبارت دیگر، در دستگاههای مختلف، مبارزه ی با فساد، شکل های مختلفی پیدا می کند. شما در دستگاه خود سعی کنید به معمای واقعی کلمه با فساد مبارزه کنید.

امیدواریم انشاءالله خدای متعال به شما ها توفیق بدهد. ما هم به این شوراها اعتقاد عمیق داریم؛ یعنی واقعاً اگر شورایی برای ادراه ی خدمات شهری از طرف مردم انتخاب شود- که بحمدالله انتخاب شده است- ما این را پدیده ی مبارکی می دانیم و معتقدیم شیوه یی که در قانون اساسی پیش بینی شده، برای اداره ی شهرها و خدمات رساندن به مردم درست است.
ان شاءالله مشمول توجهات حضرت ولی عصر و ادعیه ی زاکیه ی آن بزرگوار باشید و خداوند به شماها کمک کند و همان طور که ایشان (مهندس چمران) گفتند، بعد از چهار سال که خواستید از این مسئولیت کنار بروید یا دوباره انتخاب شوید، با خوشحالی و سرافرازی این دوره را تمام کنید.
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته 



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: جمعه 85/9/17::: ساعت 11:34 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 348
    بازدید دیروز: 747
    کل بازدید :1801870

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<
    آذر - دی - بهمن 1385
    بهمن 85
    نیمه اول اسفند 85
    نیمه دوم اسفند 85
    فروردین 86 یک
    فروردین 86 دو
    فروردین سه
    فروردین 4
    اردیبهشت 1
    اردیبهشت 2
    اردیبهشت 3
    اردیبهشت 4
    خرداد 86
    تیر 86
    مرداد 86
    شهریور 86
    مهر 86
    آبان 86
    آذر 86
    دی 86
    بهمن 86
    اسفند 86
    فروردین 87
    اردیبهشت 87
    خرداد 87
    تیر 87
    مرداد 87
    شهریور 87
    مهر 87
    آبان 87
    آذر 87
    دی 87
    بهمن 87
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    دی 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    فروردین 90
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    خرداد 91
    تیر 91
    مرداد 91
    شهریور 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    زمستان 91
    بهار 92
    تابستان 92
    پاییز 92
    زمستان 92
    بهار 93
    تابستان 93
    پاییز 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94
    پاییز 94
    زمستان 94
    بهار 95
    تابستان 95
    پاییز 95
    زمستان 95
    بهار 96
    تابستان 96
    پاییز 96
    زمستان 96
    بهار 97
    تابستان 97
    زمستان 97
    پاییز 98
    بهار 99
    پاییز 99
    زمستان 99
    بهار 0
    تابستان 0
    زمستان 0

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اصولگرا

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<













    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<